رحمتالله نبیل
مجموعه «ناظران میگویند» بیانگر نظر نویسندگان آن است. بیبیسی فارسی میکوشد در این مجموعه، با انعکاس دیدگاهها و افکار طیفهای گوناگون، چشماندازی متنوع و متوازن از موضوعات مختلف ارائه کند. انتشار این آرا و نقطهنظرها، به معنای تایید آنها از طرف بیبیسی نیست.
رحمتالله نبیل، رئیس پیشین اداره امنیت ملی افغانستان (۲۰۱۰ – ۲۰۱۵) در این مطلب که به ناظران فرستاده، رابطه جمهوری اسلامی ایران، طالبان و شبکه القاعده را بررسی کرده است.
تعیین دو تن از افسران برجسته و با تجربه سپاه پاسداران با پیشینه روابط عمیق با طالبان به عنوان سفیر و معاون سفیر در افغانستان و تحویل دادن سفارت افغانستان در تهران به طالبان، عدهای از شهروندان و بعضی از سیاستمدران افغانستان را که جمهوری اسلامی ایران را در جاذبه های احساسات و عواطف فرهنگی، زبانی و مذهبی به اصطلاح «یار غار» میپنداشتند و این نزدیکی قریب به شیفتگی را با نقش و همکاریهای ایران در زمان جهاد و مقاومت گره میزدند، متعجب، سرخورده و برآشفته کرده است. کنشها و واکنشهای ملتها باید بر محور منافعشان در قید زمانی شکل بگیرد، نه بر مبنای دوستیها و دشمنیهای عاطفی و احساسی.
با درنظر داشت وضعیت کنونی منطقه و موضعگیریهای جناح های درگیر، میتوان گفت که نزدیکی دو رژیم استبدادی ـ مذهبی، با وجود داشتن دو قرائت و روایت دینی متفاوت، باید بر محور منافع و ناگزیریهای همچون مثلث نفرت از آمریکا، داعش (شاخه خراسان) به عنوان دشمن مشترک، حیاط خلوت بدیل یا اتکای بدیل، دور زدن تحریم ها و حقآبه رودخانه هیرمند صورت گرفته باشد.
قبل از این که به تحلیل این پنج محور بپردازیم، برای نتیجهگیری بهتر از عوامل و جاذبههای این نزدیکی لازم است تا به طور فشرده چشم اندازی داشته باشیم به پیشینه روابط جمهوری اسلامی ایران، القاعده و طالبان طی دو دهه اخیر و به تحلیل وضعیت و چالش ها در بستر زمانی فعلی بپردازیم.